سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوست از عهده دوستى برنیاید تا برادر خود را در سه چیز نپاید : هنگامى که به بلا گرفتار شود ، هنگامى که حاضر نبود هنگامى که در گذرد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :278
بازدید دیروز :442
کل بازدید :2099987
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/7
11:22 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

دیروز دوستی درباره علم امام زمان(عج) نسبت به ظهور خود، سخنانی گفت که برخی را ناخوش آمد. هر یک به ادله قرآنی و روایی تمسک می جستند. یکی به محدودیت های پیامبر(ص) اشاره می کرد که آیاتی از قرآن از برای پیامبر(ص) بیان داشته است. به عنوان نمونه، در این آیات، علم غیب از پیامبر(ص) سلب شده است. طرف مقابل نیز بر این باور بود که مضمون آن آیات، علم غیب ذاتی را از وی سلب می کند و اما هر گز علم عرضی و در طول علم الهی را از وی سلب نکرده است؛ از این روست که همواره در آیات قرآنی سخن از " باذنه " است که بیانگر علم طولی است؛ یعنی علمی که خداوند به ایشان عنایت می کند که این علم شامل علم غیب مطلق است.

مراد از داشتن چنین علم و توانایی این بوده است که آنان می بایست در مقام شاهد و گواه در قیامت ظاهر شوند. به این معنا که آنان به عنوان شاهدان در روز رستاخیز، می بایست در این جهان بتوانند از باطن و سر و اخفی نیز آگاه باشند ؛ زیرا اگر بخواهند درباره عمل انسانی به عنوان نمونه شهادت و گواهی دهند، می بایست بدانند که این عمل جامعه یا شخصی که نسبت به آنان گواهی می دهند ریایی و یا نفاقی نبوده است و قصد وجه الله در میان بوده است.

آگاهی ایشان به اعمال جنیان نیز همین گونه است، هر چند که بر اساس گزارش قرآن جنیان ما را می بینند و ما آن ها را نمی بینیم ؛ ولی پیامبر و دیگر شاهدان امت (ع) نه تنها آن ها را می بینند، بلکه به سر و اخفای آنان نیز آگاهی و اطلاع داشته و احاطه علمی مطلق و کلی به همه احوالات ظاهری و باطنی آنان دارند و بر این اساس است که نسبت به آنان در قیامت شهادت و گواهی می دهند.

به سخن شهادت زمانی درست است که توانایی تحمل شهادت وجود داشته باشد و اگر شخصی ناتوان از تحمل شهادت باشد، مانند زمانی که شخصی نابیناست و یا کر می باشد و نمی تواند اموری دیداری و یا شنیداری را ببیند و بشنود تا گواهی دهد، چگونه می تواند به عنوان شاهدی در دادگاهی حاضر شود و به توضیح و تبیین موضوعی بپردازد. بنابراین ضروری است که شخص می بایست از پیش توان تحمل شهادت و گواهی دادن را داشته باشد. از آن جایی که قرآن شهادت و گواهی آنان را مسجل دانسته است می توان دریافت که آنان از چنین توانایی تحمل شهادت برخوردار بوده و به همه امور از غیب و شهود آگاهی داشته و اهل کشف و شهود هستند؛ از این روست که امیرمومنان علی (ع) می فرماید که اگر پرده کنار رود چیزی بر دانش و آگاهی من افزوده نمی شود.

در امور دیگر نیز این گونه است و معصومان(ع) هر گونه تصرف خویش را به اذن الهی انجام می دهند. از این روست که خداوند در همه آیات از تصرفات زنده کردن و میراندن اولیای خود به عنوان تصرف ماذون یاد می کند تا بیان دارد که علم و تصرف ایشان ذاتی آنان نبوده، بلکه علمی طولی و تصرفی با منشائیت اذنی الهی است.

اما آن دوست ما هیچ این امور را نمی پذیرفت و تنها به عقل خود بسنده کرده و می گفت: تنها اموری را می پذیرد که عقل خودبنیاد من بدان شهادت و گواهی می دهد و می پذیرد؛ زیرا در همه عالم این عقل و صاحبان عقل هستند که با هم اختلاف ندارند و از آن جایی که سخنان شما بر خاسته از عواطف واحساسات است منشای همه گونه اختلافات و تضادهاست. این گونه است که یک اسلام در هر منطقه ای یک شکل اختصاصی به خود گرفته است و تضادها و اختلافات را دامن می زند.

ایشان بر این باور بوده است که عقل به تنهایی می توان مسایل دینی را درک وفهم کند و در امور دینی نیز آن چه وظیفه و مسئولیتی باوری ماست ایمان به کلیات است و این جزئیات اموری نیست که موظف به ایمان بدان ها باشیم. اصولا این گونه شناخت به مسایل جزیی فایده ندارد.

این در حالی بود که دیگر نه تنها کلیات را برای درستی ایمان بسنده نمی یافت بلکه با ارجاع به زیارت جامعه خواهان پذیرش ریز مطالب بیان شده در آن بوده است.

وقتی مرا به عنوان داوری خواستند گفتم که اختلاف شما در مبانی بیرون و اصول بر خاسته از آن مبانی است. داوری در این باره سخت است. شما هر یک از روش و ابزارهای خاصی بهره می گیرید که آن دیگری اصولا آن ها را نمی پذیرد. عقل خودبنیاد و اصول نقلی محض نه تنها دو چیزی هستند که می توانند دارای مشترکاتی نیز باشند ولی برخی از امور را عقل نمی فهمد و برخی از اصول نقلی بیرون از دایره عقل عقلایی است؛ زیرا درجات فهم و عقل نیز مختلف است هر چند که در کفی با هم مشترک می باشند ولی عقل انسانی در سطوح مختلف مراتبی قرار دارد و نمی توان یکسان ارزیابی کرد.

یکی در نگارش و حروف چینی متنی، از ابزار زرنگار و دیگری از آفیس استفاده می کند و این در حالی است که کلید های میانبر و کاربردی و نیز امکانات آنها بسیار متفاوت است. این تفاوت ابزاری نیز همانند تفاوت های روشی و مبانی می تواند بسیار تاثیرات شگرفی از خود به جا گذارد.

شناخت حتی درباره موارد جزیی نیز می تواند مفید باشد و در عمل آدمی تاثیرگذار است. اگر آدمی مقام و جایگاه حضرت معصومه (س) را بداند رفتاری دیگری در پیش می گیرد و با یک نگاه خاص به دیداری وی می رود و خواسته هایی را مطرح می سازد که به نظر وی حضرت معصومه (س) در حد و اندازه توان برآوردن آن می باشد؛ در حالی که دیگری که تنها او را معصومه و دختر امامی می شناسد، نوعی دیگر به زیارت می شتابد و تنها قصد تکریم و احترام دارد و او را قابل آن نمی داند که به سلام او پاسخی دهد تا چه رسد که کاری برای او انجام دهد. این است که تفاوت مبانی می تواند، در اصول و قواعد عمل آدمی تاثیر گذار باشد و نگرش ها و رفتارها را متفاوت سازد. دو نفر با دو مبانی و شناخت مختلف نزد معصومه (س) می روند. یکی تنها قبری را تکریم می کند و آن دیگری او را شنواتر و آگاه تر و تواناتر از زمان حضور در زمین می شمارد و خواهان پاسخ گویی به خواست ها و نیازهای مادی و معنوی است.


87/8/20::: 12:34 ع
نظر()